ماجرای سارقی که می خواست شاعر شود
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۶۷۰۷
همشهری آنلاین؛ سرنخ:در میان متهمان، سارقی دستگیر شده که به خانه ها دستبرد میزد. او میگوید آرزویش این بوده که روزی شاعری معروف شود اما معتاد به مواد مخدر شده و سر از دنیای تبهکاران در آورده است.
تا حالا شعر هم گفتهای؟
من یک کتاب شعر دارم، هر وقت دلم میگیرد طبع شعرگویی ام گل میکند و شعر مینویسم. همیشه تصور میکردم روزی شاعری معروف و به نام شوم اما نشد که به رویایم برسم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا نرسیدی؟
رفیق ناباب! مدام رفیق بازی کردم و به پاتوق هایشان رفتم و در نهایت پای بساط نشستم و معتاد شدم. اعتیاد زندگیم را نابود کرد و کم کم مرا تبدیل به خلافکار کرد.
چه موادی مصرف میکنی؟
از تریاک و هروئین گرفته تا شیشه و گل.
چه شد که تبدیل به خلافکار شدی؟
معتاد که شدم رفقایم پیشنهاد سرقت ندادند و منم نه روی حرف آنها نیاوردم. هرچند برای تهیه مواد هم نیاز به پول داشتم.
با چه شگردی سرقت میکنی؟
قبلا دله دزدی بود؛ مانند سرقت لوازم خودرو تا جیب بری اما به تازگی سرقت منزل انجام میدهم.
چه شد که سرقت منزل را انتخاب کردی؟
افتادم زندان و در آنجا زندانیان به من آموزش سرقت منزل دادند. راستش میگفتند به ریسکش می ارزه چون این روزها که قیمت طلا و دلار بالا رفته پول خوبی گیرمان می آید.
با چه شگردی به خانه ها دستبرد میزنید؟
اگر چراغشان خاموش باشد از طریق بالکن وارد خانه ها میشویم و یا به شیوه تخریب یا توپی زنی.
برای اینکه به دام شما سارقان منزل گرفتار نشویم چه توصیه داری؟
حتما قفل کتابی بزنند. دوربین و دزدگیر نصب کنند. همیشه یک چراغ روشن بگذارند و در آخر اینکه اموال قیمتی شان را در خانه نگه ندارند. چون ما وارد بعضی خانه ها که میشدیم دست خالی برمیگشتیم چون هرچه میگشتیم طلایی پیدا نمیکردیم. این یعنی صاحبخانه اموال ارزشمندش را در خانه نگه نمیداشت.
کد خبر 798447منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۶۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکسهای زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است
به گزارش همشهری آنلاین، زن میانسال که از حدود یک هفته قبل از دخترش اطلاعی نداشت، با دیدن دختر فراری خود در مرکز انتظامی لب به گلایه گشود و با بیان اینکه دیگر از رفتارها و آبروریزیهای دخترم خسته شدهام و میخواهم سرپرستی او را به شوهر سابقم بسپارم، درباره ماجراهای فرار دخترش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: بعد از فوت همسرم با مرد دیگری ازدواج کردم اما با او سازگاری اخلاقی نداشتم به همین دلیل هم از شوهر دومم طلاق گرفتم تا خودم فرزندانم را تربیت کنم ولی با آنکه ۴ نفر از فرزندانم زندگی خوبی دارند، در تربیت آخرین دخترم عاجز ماندهام و او بلاهایی به سرم آورده است که دیگر تاب تحمل آنها را ندارم.
لادن وقتی وارد دبیرستان شد تحت تاثیر رفتارهای ۲ نفر از دوستانش قرار گرفت و آداب معاشرت، گفتار و حتی پوشش او به کلی تغییر کرد به طوری که بدون حجاب بیرون میرفت و لباسهای بسیار زنندهای میپوشید. من هم اگرچه از این رفتارها زجر میکشیدم اما به توصیه دخترانم زیاد سختگیری نمیکردم تا لادن لجبازی نکند و اوضاع بدتر نشود.
جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمیدهم مگر به شرط... فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم میزد و دستهایم را میسوزانداین ماجرا تا حدی پیش رفت که دیگر نمیتوانستم دخترم را کنترل کنم. او بعد از دیپلم در یک داروخانه مشغول کار شد و به بهانه اضافهکاری تا نیمههای شب به خانه نمیآمد و گاهی نیز تا سپیدهدم در منزل دوستانش به سر میبرد. در همین روزها بود که فهمیدم با پسری آشنا شده است و مدام از طریق فضای مجازی با او ارتباط دارد به گونهای که حتی در مهمانیها هم گوشی تلفن از دستش نمیافتاد.
در این شرایط با آن پسر جوان تماس گرفتم و به او گفتم بیش از ۲ سال است که با لادن ارتباط داری. حالا بیا و تکلیف او را مشخص کن. فرزین هم که فقط برای هوسرانی با دخترم دوست شده بود، وقتی این جملات را شنید، خیلی راحت گفت: من در کیش هستم و هیچ علاقهای هم به دختر شما ندارم، لطفا مزاحم نشوید!
این شکست عاطفی موجب شد دخترم نسنجیده ما را مقصر این شکست عشقی بداند، در حالی که آن پسر فقط با چربزبانی به دنبال هوسرانی بود. بعد از این ماجرا روزی لادن با یک سگ پشمالو وارد خانه شد و ادعا کرد میخواهد آن سگ را در خانه نگهداری کند. این رفتار او موجب شد دخترانم و بستگان نزدیکم با ما قطع رابطه کنند چراکه آنها نمیتوانستند با این فرهنگ زندگی کنند.
من مجبور بودم با رفتارهای دخترم کنار بیایم، اما کار به جایی رسید که پای او به خانه مجردی ۲ نفر از دوستانش باز شد که هیچ قید و بند اخلاقی نداشتند و عامل بدبختی لادن شدند. یکی از همین دوستانش از او خواسته بود عکسهای بسیار زننده و شرمآوری از خودش بگیرد و آنها را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد. آنها آنقدر از زیباییهای ظاهری دخترم تعریف و تمجید کرده بودند که او هم تحت تاثیر همین حرفها چنین رفتار زشتی را مرتکب شد و این تصاویر را در فضای مجازی منتشر کرد.
از آن روز به بعد هیچکدام از اطرافیانم به خاطر این رسوایی و آبروریزی به خانه ما نیامدند و از شدت شرم حتی لادن را جزء فامیل خودشان نمیدانستند. اکنون نیز حدود یک هفته است از منزل فرار کرده و من هیچ اطلاعی از او نداشتم تا اینکه از کلانتری تماس گرفتند و من او را در اینجا دیدم.
با توجه به حساسیت این پرونده، مشاورههای روانشناختی توسط کارشناسان اجتماعی در حالی با راهنماییهای سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) آغاز شد که دختر ۲۰ ساله در جریان عواقب فرار از منزل و سرنوشت دخترانی قرار گرفت که پس از فرار به دام باندهای تبهکاری و فساد افتادهاند و آینده خود را نابود کردهاند.
کد خبر 848595 منبع: خراسان برچسبها خبر مهم نوجوان خانواده حوادث ایران